فتح سرزمین ها، که اغلب مفهومش ، آنها را از چنگ دیگران به در آوردن است ،زیرا که چهره شان رنگ چهره ما ندارد و یا دماغشان اندکی پهن تر از دماغ ما است ؛ چون نیک بنگری چندان هم کار شایسته ای نیست . آنچه که به این کار اعتبار می بخشد پندارِ نهفته در آن است . قصدی که پشت آن پنهان است ، اعتقادی نه از سر خودخواهی یا تظاهری برخاسته از احساس – بلکه اعتقاد به آنچه خود ساخته ای در برابرش به زانو افتاده ای و در راهش قربانی داده ای...<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
جوزف کنراد،قلب تاریکی
خیلی وقت بود ، حرف ، سخن یا موضعگیری ای نشنیده بودم که تحت تأثیرم قرار بده . ولی پختگی ِ این حرفِ صائب عریقات واقعا مَنو گرفت. می شد از پَسِش تجربه همه ی سالهای مبارزه اش را درک کرد. اینجور جاها ست که فرق آدما مشخص میشه:
بهتر است از اضافه کردن فلسطين به نقشه جهان صحبت کنيم تا حذف اسرائيل از اين نقشه.
فرق رئيس جمهور ما و صائب عريقات . . . .
به وبلاگت سر زدم . نگرانيات جالبه. فکر کنم هنوز زوده اين نظرات بين المللی آقای رييس جمهور را جدی بگريم